کوفيا جنگ با علي بهونه داشتن نميخوادعليِ خانه نشين اين همه دشمن نميخوادکوفيا چرا علي ديگه به مسجد نميآد؟چرا از گوشهي محراب قطرههاي خون ميآد؟کوفيا چرا حسين تو کوچه فرياد ميزنه؟بين خونهي علي حسن داره داد ميزنه؟کوفيا چرا صداي گريههاي زينبين؟به دل آتيش ميزنه نالهي غمبارِ حسين؟کوفيا کاسهي شير دستِ يتيمان چرا؟کوفيا خبر داريد علي چه غمها کشيده؟برا اسلامِ شما چه درد و زجرايي ديدهکوفيا جايي که زخمِ حيدر و نمک زدندوقتي بود که مدينه فاطمهاش و کتک زدندوقتي بود به گردن علي طناب بسته بودنددلهاي آل علي به شکسته و خسته بودندنه فقط تو مدينه فاطمه رو سيلي زدندبلکه با غلافِ کين به بازوي نيلي زدندلحظهاي که پشت حيدر و تو زندگي شکستمحنش جون داد و زهرا پشتِ در به خون نشستاز مدينه اومدش کوفه وفايي ببينهامّا رسم کوفيا شبيه اهلِ مدينهتو اين شهرِ جفا دلِ آقا تنها شدهاونقدر بي کسه که همنشين نخلا شدهيکي از آسمونا ندا ميده چه جانگدازتوي محراب نياز کشته شده روحِ نماز
شهادت مولاي موتقيان حضرت علي (ع) تسليت باد التماس دعا